کاپيتان هادوک و هيچی




Wednesday, January 30, 2002

٭

يه کتاب فرانسوی و يه ديکشنری می خواستم. کتابفروشی دانشگاه که اون کتاب رو تموم کرده بود. رفتم تو Amazon.com پيداش کردم ديدم می گه ۲-۳ هفته طول می کشه تا اينو سفارش بديم. مرد شور هيکلتو ببره ،من تا ۳ هفته ديگه دکترای زبان سواحيلی هم می گيرم. با اکراه تمام رفتم تو سايت Barnes and Nobels ( نمی دونم چرا، ولی من نسبت به اين بابا احساس خوشی ندارم، شايد چون خيلی گنده است) ديدم می گه کتابه رو يه روزه می فرستيم خدمتتون، اگه دو تا يا بيشتر هم بخرين پول پست نمی گيريم. خلاصه شماره کرديت کارده رو اخ کردم و تو هفته ديکه کتابا بايد اينجا باشن. ۵۳ چوب ! اونم چوب آمريکايي !

----------------------------------

اگه ازتون پرسيدن کاپيتان چهارشنبه ناهار چی خورده، بگين ماکارونی درست کرده ،برده دانشکده ، گذاشته تو مايکرو ويو، بعد هم خوب، خورده ديگه.

---------------------------------

NPR داشت با يه خانوم آمريکايی مصاحبه می کرد که از ارتش آمريکا شکايت کرده به خاطر اينکه فرستادنش به پايگاه نظاميشون تو عربستان سعودی و انجا هم تو خيابون بايد چادر چاقچور سرش می کرده، رانندگی هم که زکی.

---------------------------------

خسته ام. يه چيزی کمه.


........................................................................................

Home