کاپيتان هادوک و هيچی




Friday, March 29, 2002

٭ صبح با دندون درد شديد از خواب بيدار شدم. مسکن + بی حسی با مايع شستشوی دهان. الان زنگ زدم به دکتر. منشيه منتظر تلفن من بود ! ها ها ! ساعت ۱۲ به من وقت داد. يعنی تقريبا ۲ ساعت ديگه. خدا کنه امروز کلکش کنده بشه. حالا بايد به اين دانشجوها که عين مور و ملخ ايمل می زنن که :

Captain ! can I see you sometime on Friday ?
Captain ! I have a question about the second problem, can me meet soemtime tomorrow.
Captain ! Can we ... ?

ايميل بزنم که امروز دست از ريشای پرپشت من برداريد و اگه سؤال دارين فردا بياين. آآآآخ. درد می کنه.


........................................................................................

Home