کاپيتان هادوک و هيچی




Thursday, April 25, 2002

٭ چند روز پيش دمدمای گرگ و ميش اينجا يه زلزله ۵.۱ ريشتری شد. من هم از خواب بيدار شدم. تو عالم خواب و بيداری به خودم گفتم مرده شور اين زندگی رو ببرن، عجب بساطی داريم ها، هر روز ما بايد با لرزشای اين خونه از خواب بيدار شيم ؟ حالا از من نپرسين که چرا فکر می کردم که هر روز اين قضيه داره اتفاق می افته چون خودم هم نمی دونم. به هر صورت دوباره به خواب رفتم و موضوع پاک يادم رفت تا اينکه امروز اصل قضيه رو تو يه هفته نامه خوندم.


........................................................................................

Home