کاپيتان هادوک و هيچی




Monday, September 30, 2002

٭
قلبتان را در دست چپ بگيريد
به آن نمک و فلفل بزنيد
اگه حال کردين پيمانه ها هم پر خون کنيد




٭
نمی دونم اينا رو. اگه می دونين لطفا بگين به من.
GNP ايران چه قدره ؟
بودجه ايران چه قدره ؟
ايران سالی چه قدر صرف ارتش می کنه ؟
همين سؤالا در مورد آمريکا ؟




٭
اگه واقعا می خوای بيشتر بشنوی اصرار نکن، برو ظرفيتتو بيشتر کن.




........................................................................................

Saturday, September 28, 2002

٭
يادم رفت بگم، اين کميکها يک مثاله از چيزايی که وقتی توش باشی يا لمسش کرده باشی قابل درکه و اگر نکرده باشی نيست. اگر هم قابل درک باشه لااقل خنده دار نيست.




........................................................................................

Friday, September 27, 2002

٭
ديشب Rachel گفت يه کادوی تولد واسه Sarah خريده و چند وقته می خواد بهش بده ولی تو يه موقعيت مناسب گيرش نمياره. پرسيدم چيه گفت يه کتاب کميکه يه ذره هم در موردش توضيح داد گفت رو وب هم منتشر می شه. گفتم خوب آدرسشو بده گفت هر وقت Sarah کادوشو بگرفت اون موقع به همتون می گم ولی تا قبل از اون نمی شه.

رفتم تو گوگول خان گشتم و پيداش کردم. اينم کميکهای Phd صادره از ولايت stanford حتی پيش از آن که Sarah کادوی خويش بگيرد.




........................................................................................

Thursday, September 26, 2002

٭
تو زندگی از آدمای بازيگر خوشم می آد. بازيگر نه به معنی actor ، بلکه به معنی player.




٭
و التين و الزيتون الپرورده




........................................................................................

Tuesday, September 24, 2002

٭


When a reporter asked General Colin Powel if he knew how many Iraqis died in that war, he replied : "That is really not a matter I am terribly interested in." A high Pentagon official told The Boston Globe, "To tell the truth, we're not really focusing on this question."




٭
کم آوردی ديگه، بيخودی ديکشنری تيليت نکن.




٭


schadenfreude \SHOD-n-froy-duh\, noun:
A malicious satisfaction obtained from the misfortunes of
others.




........................................................................................

Monday, September 23, 2002

٭

Denial Stage :


مرحله ای که طرف مشکلشو نمی پذيره. مثلا نمی خواد بپذيره که گوشش سنگين شده و هی می گه ببخشيد اينجا خيلی سر و صداست چي گفتين ؟ و واقعا قکر می کنه که به خاطر سر و صدا نتونسته درست بشنوه. اينا.




٭
گمونم می شه آدما رو به دو دسته تقسيم کرد. اونايی که رول دستمال کاغذی توالت رو يه جوری می ذارن که سر آزادش به طرف ديوار آويزوونه و دسته دوم آنها که جور ديگر. ديدين که چه قدر به فهم جهان کمک کرد اين تقسيم بندی ساده ؟




٭
- اين حرکاتت منو ياد آکروباتها می ندازه.
- من آکروباتم، اينا هم حرکات آکروباتيکه.




........................................................................................

Saturday, September 21, 2002

٭
- تو با ترشحات مغزيت چی کار می کنی‌ ؟
- با يه دستمال پاکشون می کنم.




........................................................................................

Thursday, September 19, 2002

٭
خاله مو قرمزی، خاله مو قرمزی،
لقمه نون پنير بگيرم برات ؟




........................................................................................

Tuesday, September 17, 2002

٭
گمونم به جز کتاب هيچ چيز کاغذی ديگه ای ارزش نگه داشتن نداره. خوندی بنداز دور.




٭
تا حالا متوجه شباهت اسم ده شلمرود با Sherwood شدين ؟ نکنه رابين هود همون حسنی باشه يا داروغه، عموی حسنی که هفته ای سه بار می رفته حموم از کار در بياد. اصلا نکنه که ...




٭


"In New Hampshire, three wealthy Republican candidates spent $15 million before the primary last Tuesday, mostly from their own pockets. The winner, Craig Benson, the co-founder of Cabletron Systems, spent $9 million, or about $160 per vote. That is even more than the roughly $100 per vote that Michael R. Bloomberg, the billionaire New York mayor, spent to win his job last year."

- NY Times






........................................................................................

Monday, September 16, 2002

٭


- what prevents you from reading books ?
- the half-read book that's been sitting on my night-stand for god knows how long.




........................................................................................

Sunday, September 15, 2002

٭


- what is your dream car ?
- a red double-decker.




٭
اين چه ويروسيه که افتاده به جون کامپيوتر من که يه زير يه کلمه هايی رو تو وب خط می کشه و اونا رو به يه آگهی لينک می ده‌ ؟ به طرز نوينی داره می ره رو اعصاب من.




٭
گمونم قويترين اعصاب را تو دنيا تلفنچيهای telemarketing دارن. يه روز خودتون رو بذارين جای اونا.




........................................................................................

Saturday, September 14, 2002

٭


euphonious \yoo-FOH-nee-uhs\, adjective:
Pleasing or sweet in sound; smooth-sounding.




........................................................................................

Thursday, September 12, 2002

٭


I saw this on TV. George Walker Bush was giving his speech in UN and they were showing Iraqi reps listening to his speech. I thought it was so ironic.




٭
دنيا پر از جوجه اردک زشته که هرگز به قوی افسانه ای تبديل نمی شن.




........................................................................................

Wednesday, September 11, 2002

٭


Smoking is masturbation.
Bodybuilding is masturbation.
Watching tv is masturbation.
Your whole life is a big...




........................................................................................

Tuesday, September 10, 2002

٭


Pros and cons of living alone : freedom to fart !




٭
لذتيست پوشيدن يک شورت تميز بر بدن خيس از دوش صبحگاهی.




........................................................................................

Monday, September 09, 2002

٭
کاندوم آب لمبو ديدم توی آسانسور. made my day.




٭
ببينيد، گور پدر نيهيلهيسم، کاپيتاليسم، ناسيوناليسم، نئونازيسم، بورژووازی، بچه بازی، خانم بازی، دو دوزه بازی، مانويسم، جمعيت مؤتلفه، کمون ثانويه،....
من يه پاسپورت سويسی می خوام که مثل آدم سفر کنم. حاليتونه ؟




........................................................................................

Sunday, September 08, 2002

٭


- who are you talking to ?
- to the background.




٭
spam نکنيد ما را. نکنيد spam ما را. اين طور نباشد که spam کنيد ما را. نباشد آن طوری که بخواهيد spam بکنيد ما را. آخر چرا spam می کنيد ما را ؟ مگر شما پدر و مادر نداريد ؟ خداوند باريتعالی هفت جدتان را spam بکند تا ديگر اين طور spam نکنيد ديگران را.




........................................................................................

Saturday, September 07, 2002

٭


i wanna be the drivest person in town and i wanna drunk.




........................................................................................

Friday, September 06, 2002

٭
- ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود
- اَه ! چه قدر غر زدی تو !




........................................................................................

Tuesday, September 03, 2002

٭
- اقتلونی اقتلونی يا ثقات / ان فی قتلی حيات فی حيات فی حيات

- take it easy baby !





٭


Factory-made love. Free shipping. Overnight delivery. 15% below list price. Best offer of the year....




........................................................................................

Monday, September 02, 2002

٭


- did you wash the coffee-maker ?
- as far as coffee is concerned it's clean !




........................................................................................

Sunday, September 01, 2002

٭
فولکس قورباغه ای قرمز تر و تميز ديدم که روش خالای گنده سياه چسبونده بودن. made my day .




........................................................................................

Home