کاپيتان هادوک و هيچی




Tuesday, December 31, 2002

........................................................................................

Sunday, December 29, 2002

٭
بر ما محيطی،
در ما محاطی،
تو آن خمير روی مسواکی




........................................................................................

Thursday, December 26, 2002

٭
Immimenet and ardent death, creeping by the side of your bed




٭
توجه شما بينندگان عزيز را به تماشای فيلم سينمايی «دکتر عجيب عشقيان» جلب می کنم.




........................................................................................

Monday, December 16, 2002

٭
بسيار از خبر عدم دويدن ال گور مسرور شدم. اگر او در انتخابات شرکت می کرد پيروزی جمهوريخواهان حتمی بود.




٭
چرا در نقاط گرمسير مثل يزد و مکزيک شيرينی زياد می خورند ؟




........................................................................................

Saturday, December 14, 2002

٭
کُس ميل :
نامه های بيخودی، مکاتبات بی حاصل، نامه های ناخواسته حاوی تبليغات، در لغت فرنگی : جانک ميل، بالک ميل

کُس لاگ :
آن چه که از سر بی مبالاتی و اتلاف وقت و بدون تامل کافی کسی در وبلاگ خود بنويسد، عموما حاوی افکار گسسته و مغشوش، ناله های هميشگی، چس ناله از زندگی روزمره




........................................................................................

Wednesday, December 11, 2002

٭
متوجه شباهت حيرت برانگيز «مواد لازم» و «مدارک مورد نياز» شدين ؟

متقاضيان می توانند با در دست داشتن سه عدد تخم مرغ، نيم ليتر شير، ۲۵۰ گرم آرد و دو قطعه عکس به آدرس تهران صندوق پستی مراجعه کنند.



٭
هوس «المشاهدون الکرام» کردم.



........................................................................................

Monday, December 09, 2002

٭
از امروز ديگه ممکن نيست مثل سابق دنيا رو ديد. عوض شد.




٭

- it's a wonderful wonderful world.
- and fucked up maybe ?
- wonderfully fucked up.



٭
ساقيا لجبازی نکن، باده بده بريم سر کار و زندگيمون.




........................................................................................

Sunday, December 08, 2002

٭
هميشه بايد قبل از خواب مسواک زد. قبل از مرگ مسواک فراوان بايد زد.




........................................................................................

Saturday, December 07, 2002

٭
ديروز توی جاده يک وانت با يک بار غريب ديدم. پر بود از پوست سمور و سنجاب. پر. مرده شور ما رو ببرن...




........................................................................................

Tuesday, December 03, 2002

٭
يکی به طور تحليلی به من بگه اين وسط دعوا بر سر عراق، انگليس چرا راست کرده ؟




٭
اگه زيردستت يه خطايی ازش سر بزنه، سرش داد می زنی، می گی اشتباهشو جبران کنه. اگه لوله آب بترکه، زنگ می زنی لوله کش بياد درستش کنه. اگه ماشينت تصادف کنه می ری از بيمه پولشو می گيری.

گاهی يکی می ميره، گاهی يکی می ذاره می ره، گاهی چيزايی می شه که هيچ کاريش نمی شه کرد. اگه خدا نداشته باشی که هيچ، ولی اگه خدا هم داشته باشی بازم نمی تونی بری سرش داد بزنی و بگی زود اشتباهتو جبران کن. تقديرته و بايد بپذيری ديگه. به هر صورت صدمه ديدی.

گمونم بايد راهی باشه. شايد هيچ چيز اون قدرها مهم نيست.




٭
هيچ فرضی نمی شه کرد، حتی ممکنه يه روز صبح بری حموم و آب اساسا سرد باشه.



........................................................................................

Monday, December 02, 2002

........................................................................................

Home