کاپيتان هادوک و هيچی |
Wednesday, July 30, 2003
٭ - آخه چه جوری دلم بياد بچمو تک و تنها بفرستم ديار غربت ؟
........................................................................................- خانم جان شما هم سخت می گيرين. يه خرده به آينده اون طفل معصوم هم فکر کنيد. طوری نيست که. می ره اونجا علافی می کنه به شما الکی می گه دارم درس می خونم. برا خودش با دخترای اجنبی رو هم می ريزن، کم کم معتاد می شه، دوا فروش می شه، همجنس باز می شه، يکی دو تا خود کشی ناموفق می کنه، آخرشم تو يه درگيری با پليس کشته می شه. اين همه زانوی ماتم بغل کردن نداره که. نوشته شده در ساعت 3:05 PM توسط سید خراسانی
|